شعر گوڵباخ بر گرفته از افسانهی گوڵباخ است. در افسانهی گولباخ، جدا از قسمتهای طنز و اصطلاحات هجوی که در آن بکار رفته است، گولباخ دختری زیبا رو، با هیکلی بسیار ورزیده، صورتی چون ماه ، چشمانی درخشان، براق درشت و سیاه و موهای بلند و مشکی چون لباس شب، که زیبایش را دو چندان کرده بود، ایفای نقش میکند. تنها دوست واقعی گوڵباخ باد موسمی (شهماڵ) است که در اوقات خیلی تنگ به فریادش میرسد و وقتێ دل کوچکش میگیرد باد نجات بخش با وزیدنش موسم شادی بخش را در وجود درختر به جوش و خروش درمیآورد.
گولباخ شخصیتی است که در مقابل ناعدالتیهای اجتماعی نامادری تحمل و صبر پیشه کرده و در نهایت زمانی که توسط نامادریش در پستوی خانه پنهان شده بود، در یک لحظه تصمیم میگیرد که خودش باشد و به ترس خودش در مقابل تشرهای نامادریش غلبه کند و خود را آشکار نماید.پس با متانت و غرور تمام، با گردنی افراشته، از پلههای سنگی خانهشان پایین میآید و به دلدادهایی که با اسب سپید به انتظارش نشسته، روبرو میشود.
گوڵباخ
تو ئهڕا گوڵباخ بیین چشتێ ناتوای
یه تووز ئامیژهن
کانی و ئاوی بۊچک و
باخهوانی قهیچی وه دهس
یا بێ قهیچی
یا هە، بێ دهنیکێگ باخهوان
وه گهر مل خستن دڵه چرچه
چەپیە و ملوانگ چەپی چەواشەی زینهتی ئهڕا تو نیه
چرپهی پای دلیق
له گوڵ سوو وه دهسهیل سروه
وه همهت گژهی وای شهماڵ ئهڕا
تووژێ کزرگه و دڵخوهشی
پا وینک و دهس وینک توییه
چنین تو له دهسهیل
ئاشقی تهتێ
ک ئهتر جهسهد
له ئهولای فهرسهخ خهشێ کردگه
تو هه تووزێ ئامیژهن داشتگ توای
شانهی چوین بۊچکێ
کانی بۊچکێ
له ناو باخ بۊچکێ.
اشاره:
ئامیژهن: مادهی اولیهی که برای درست کردن ماست از آن استفاده می کنند. ئامیژهن مقدار خیلی کمی ماست است که هستی و موجودیت ماست جدید را درست می کند. بدون ئامیژهن ماستی درست نخواهد شد.
دڵەچرچە: دڵهرە، ترس
دلیق:.هستەایی کە گولباخ (گل محمدی) از آن بوجود می آید
چرپە: یک نوع آوا است، مثل صدای ماچ کردن
تووزیگ: یە ذرەایی
سروە: نسیم
ملوانک: گردنبند
پاوینک: پا بندهای زینتی که دختران به پا می بندند
دهسوێنک: دستبد های زینتی دختران
فهرسهخ: فاصلهایی خیلی دور دست و خیالی
کانی: چشمه، هستی و دانشی که مدام می تراود و می خروشد و همه از این چشمهی جوشان می نوشند.