درباره ما : ژیان گه زاگروس (Zagros Ecology)
نگاه گوتاه به گذشته نگاه کوتاهتر به اکنون و آینده است. فریبرز همزهای
نگاه گوتاه به گذشته نگاه کوتاهتر به اکنون و آینده است. فریبرز همزهای
ژیان گه زاگروس در راستای تلاشهای فرهنگی، هنری و پژوهشی سازمان دانش بومی و فرهنگ شفاهی در گسترهی زاگروس برپا شده است. برای این گستره، دانش بومی و فرهنگ شفاهی گنجینهی ناشناختهای است که ارزش آن در دراز مدت میتوانست برای باشندگانش، از بسیاری داشتههای طبیعی نیز بیشتر باشد. ولی همین ناشناخته ماندن ارزش این گنجینه، سبب شد تا درچند دهه، بخش بزرگی از آن، همراه با نسلهای گذشتهی خود از دست برود.
این روند نابودی هنوز هم نایستاده است و تا کنون نیز، کار بزرگی برای کشف، بازسازی و نگاهداری دانش بومی و فرهنگ شفاهی انجام نشده است. این گستره که بخش اصلی “هلال بارور” است، از یک پیشینهی تمدنی برخوردار است که دست کم به دوازده هزار سال میرسد. با وجود این، پژوهشهای انجام گرفته دربارهی فرهنگ شفاهی و دانش بومی این گستره، بسیار نا چیز است و ما هنوز در آغاز راه برای شناخت بخشی از داشتههای زیستبومهای فرهنگی آن هستیم.
برای همین، پروفسور فریبرز همزهای به یاری دکتر عبدالحمید پاپزن در سال ۱۳۸۲ خورشیدی، نخستین همایش دانش بومی و فرهنگ شفاهی را در دانشگاه رازی برگزار نمود که در آن، پروفسور فیلیپ کرین بروک، به عنوان سخنران میهمان شرکت داشت. ایشان تنها ایرانشناسی بوده که از دیرباز، به دانش بومی و فرهنگ شفاهی خاورزمین توجه نشان داده است. پس از این همایش درسال ۱۳۸۳ خورشیدی، “سازمان دانش بومی و فرهنگ شفاهی ایران باختری” بنیاد نهاده شد. از آن زمان تا کنون، این سازمان مردمی توانسته همایشهای دیگری را برگزار کند و تاکنون چندین پژوهش را در این راستا انتشار داده است. در یکی از کتابهای انتشار یافته از سوی این سازمان به نام “گمانههای جهانی توسعهی پایدار” به ویژه به پیوند میان دانش بومی و توسعهی پایدار پرداخته شده است.
گمانههای جهانی توسعه پایدار
گفتمان توسعهی پایدار زادهی گریزناپذیر پیامدهای ناگوارگسترش سرمایهداری و فناوریهای جهان کنونی بود که برای نخستین بار از سویِ شماری از اندیشمندان و سیاستمداران اروپایی به سازمان ملل پیشنهاد شد. دانش بومی و فرهنگ شفاهی، برخاسته از متن اجتماعهای بشری در درازای دورانها و سدههای فراوان است که به شکل زبانی یا شفاهی و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر داده شده است. این دانش و فرهنگ، دستاورد تجربهها و آزمون و شکستهایی است که در بستر زیستگاههای طبیعی بوجود آمده و ریشه در باورها و ایستارهای مردم دارد. به همین دلیل و بر پایهی ویژگیهای بنیادین، دانش بومی و فرهنگ شفاهی، تا پیش از چیره شدن فرهنگ سرمایهداری همان چیزی بود که مردم با آن زندگی میکردند و بر پایهی آن به بایدها و نبایدهای چارچوب فلسفهی اندیشهی خود، در زمینههای گوناگون زندگیشان عمل مینمودند.
ویژگیهای برجستهی دانش بومی، مانند پویایی، همگانی و همهگیر بودن و کلنگری این دانش، با گفتمان پایداری هماهنگ و همسو است. در دنیای امروز پس از شکست انقلاب سبز، گسترش لجام گسیختهی سرمایهداری و ناتوانی برنامههای توسعهای وارداتی و برونزای اروپایی، گفتمان پستمدرنیسم با ویژگیهای انعطافپذیر و هماهنگ با دانش بومی پیش کشیده شد و توجه به دانشهای بومی در سرلوحهی برنامهریزان راهکارهای پایداری جای گرفت. سوگیری پستمدرنیسم به سوی کثرت یا چندگانگی، که بر تفاوتها یا ناهمسویی و ناهمسانیها، ارج مینهد، در راستای توجه به گوناگونی دانشهای بومی در سراسر جهان است. پدیداری زیستبومهای فرهنگی دستاورد هزاران سالهی مردم در راه پایداری در درون زیستبومهای طبیعی گوناگون بوده است.
مردم در پاسخ به چالشهای زیستبومی در راستای سازش و هماهنگی با طبیعت، با پدیدآوردن فرهنگهای مادی و غیرمادی، امکان زیست را برای خویش و نسلهای پس از خود فراهم میساختند. براستی انسان بدون پدیدآوردن زیستگاه فرهنگی،نمیتوانسته در درازای زندگی خود پایدار بماند. راز پایداری انسان با همهی ناتوانیهای بدنیاش، همسویی و هماهنگی با زیستگاههای گوناگون کرهی زمین بوده است.
دانش بومی و فرهنگ شفاهی در ژیان گه زاگروس
دانش بومی دربرگیرنده همه دستاوردهای فرهنگ مادی و غیر مادی است. فرهنگ مادی دربرگیرندهی دستاوردهای انسان در میدانهایی مانند معماری، کشاورزی، صنعت، ترابری، پزشکی وو..گذشتگان است. فرهنگ شفاهی نیز دیگر دستاوردهای انسان در میدانهایی مانند؛ آیینها، باورها، بازیها، ادبیات شفاهی، موسیقی، نقاشی وو…را در بر میگیرد. دانش بومی میتواند دربرگیرندهی مشاهدههای مردم دربارهی گیاهان، جانوران، آب و هوا، خاک، آفتهای گیاهی و آبیاری و آبرسانی و همیاریهای سنتی و دیگر دانستههای مردمی باشد. دانش بومی هر مردمی، چه از نگاه عملی و چه از نگاه اجتماعی، برای خود آنان و برای مردم در سراسر جهان اهمیت بسیاری دارد.
در گسترهی پهناور و کهن “هلال بارور” در درازای زمان و از دوران پیش از تاریخ، با وجود تاراج های فراوان، ماندنیها در سینهی مردم به آتش دلها گداخته گشته و سوزاندنی نبوده وگنجینههای با ارزش فرهنگ و دانش در این گسترهی کهنسال هنوز تا اندازهای در یادها نهفته ماندهاند. سازمان دانش بومی و فرهنگ شفاهی دل به دریا زده و بدون هر گونه پشتیبانی دولتی بر آن بوده تا در راستای گردآوری، نگهداری، پژوهش و شناساندن دانش بومی و فرهنگ شفاهی گسترهی زاگرس و هلال بارور به تلاش بپردازد تا شاید راه حلی برای دشواریهای امروز و چراغی برای آیندگان باشد.
برای آشنایی با فرهنگ زاگروسنشینان در ژیانگه زاگروس ببینید؛ کتاب سرآغازی بر پژوهشهای دانش بومی و فرهنگ شفاهی غرب کشور از فریبرز همزهای و عبدالحمید پاپزن