کوچ در مه‌ یا کووچ و ته‌م، اثر تازه‌ی استاد علیرضا فیض بشی پور

کوچ در مه‌ یا کووچ و ته‌م

کوچ در مه‌ یا کووچ و ته‌م، اثر تازه‌ی استاد علیرضا فیض بشی پور  که‌ توسط شاگردان او اجرا شده‌ است. حس و حال و هوای کوچ و رفتن، سفر و هجرت، پای رفتن و نماندن، بیقراری و بی تابی، بی‌تاقتی به‌ روی سکون و ماندن، همگی صفات مشخص باطنی آدمی است برای حرکت و بسوی جلو رفتن، برای تعویض جامەی زندگانی، برای کشف وپیدا کردن مرحله‌ایی دیگر از حقیقت آدمی است.
آیین و دین یاری در یارسان (که‌ این روزها برای ساده‌نگاری در صحبت و نوشتاری دین و یا آیین یارسان می گویند)، فلسفه‌ایست که‌ ریشه‌های آن در یک تاریخ کهن و باستانی وجود دارد. خاورشناسان امروزه‌، یارسان را بسان یک آیین بومی می‌دانند که‌ پیشتر از آیین میترائیسم یا مهرپرستی در سرزمین مزوپوتامیا (میان رودان) بودە است. در فلسفه‌ی وجودی یارسان کوچ معنای ژرف و خاص خود پیدا می‌کند. از نگاه و عینک دینی و یا آیینی نگاه کردن به‌ کوچ و سفر، از دل ساز پر رمز و راز تنبور “باریه‌” و “گلوه‌ده‌ره‌”  برون می‌خیزد. باریه‌ برای بربستن بار باطنی تن و بجا گذاشتن بار ظاهری است. باریه‌ باری گرانقدر و سنگین از مقام‌های تنبور است. باریه‌ یک مقام مجلسی است. مجلسی برای جشن سفر باطنی روح و ذات است. باریه‌ نمادی است برای تعویض جامه‌ی زندگی.

اثر تازه‌ی استاد علیرضا فیض بشی پور

کوچ از دیدگاه فلسفی یارسان تنها به‌ یک منظر و نگاه دینی معطوف نمی‌شود، بلکه‌ منظرگاه هنری و اجتماعی آن حائز اهمیت است.
کوچ مرحله‌ایی از زندگی برای رسیدن به‌ قلب حقیقت است. کوچ درون به‌ درون، کوچ درون تاریک و ابهام به‌ درون روشن و شفاف، دست یافتن به‌ سرچشمه‌ی ذرات نور خورشید درون، و کسانی که‌  به دنبال منشع نور درونشان هستند، دست یابند.
به‌ باور یارسانیان در درون هر انسان پرتوی از ذات پیربنیامینی (یکی از خدایان هفتنان است) نهفته‌ هست، و آن نوری است که‌ به‌ روشنایی حقیقت اشاره‌ دارد.
کوچ از دیاری به‌ دیاری دیگر، کوچ در میان مه‌ و غبار بسوی دیار آشنای دل. کوچ در فلسفه‌ی یارسان نماد سفری در عالم معنا است.
در اجرای کوچ و ته‌م استاد فیض بشی پور، دو مقام باریه‌ و گلوه‌دره‌ نقشی کلیدی دارند.
باریه‌ با بار دلتنگی خود، خویشتن خود را بروی پرده‌ها ونیم پرده‌های تنبور رها می‌بیند؛ با آن روح را وسوسه‌ می‌کند تا دل از تن و جان برکند و و به‌ پرواز درآید. از آنسوی گلوه‌دره‌ بە جان تن می‌افتد، تمنا می‌کند تا از رفتن دل، ممانعت کند. به‌ دل و ذات درون با نوایش تمنای نرفتن آنها را می کند.

کوچ در مه‌

در این تقابل دو مقام باریه‌ و گلوه‌ده‌ره‌، استاد فیض بشی پور با مهارت بی‌نظیر خود، دو نوای متفاوت و تاثیر گذار سید سیاوش یادگاری و آیدا کریمی را در کنار هم به‌ تمنای دل می‌نشاند و دل را به‌ پریشانی وا می‌ستاند. درون انسان را به‌ نوای شگفت‌انگیز تنبور دستان تنبور نوازانی می‌دهد که‌ با حس لطیف و پر شگرف خود، مفاهیم عمیق از سیم‌های تنبور جاری می‌کنند.
تو گویی نهان آدمی در برزخی بین رفتن و ماندن  در جایگاه خویشتن خود بە بیتوتەایی عمیق فرو رفتە است؛ تا اینکه‌ روح از جان جدا می‌شود، و تو نخواهی دانست کە این روح سرگشتە کی و چگونە از جسم تو جدا گشته‌ است.
جناب بشی پور با استفاده‌ از هنر نوازنده‌گان و خلاقیت خود و روحی که‌ در جان تنبور نهفته‌ است، حالتی شگفت‌انگیز خلق می‌کند که انسان را به عمق این تضاد فلسفی می‌برد؛ تا جایی که روح از جسم جدا می‌شود و انسان را با جان خود حیران نگاه می‌دارد.

شاید با این روح جستجوگر در مکانی دیگر حلول کنیم. یا شاید هم همین اکنون این ماییم که‌ از بیخ و بن و نهان قرون پیشین بر روی بال تاریخ نشسته‌ایم و حال با نوای این باریه‌ و گلوه‌ده‌ره‌ به‌ این جسم ظهور پیدا کرده‌ایم.
در قسمت‌های پایانی این اجرای هنری – فلسفی، کاوه‌ شجاعی فر با صدای دهل به‌ کمک باریه‌ می‌آید و او را از دست گلوه‌دره‌ می‌رهاند. سپس نوای چمری با ریتم خاص خود گلوه‌دره‌ را قانع می‌کند که‌ دل را رها کند، و همین جا است که‌ ذات (روح و جان) به‌ پرواز در می‌آید و به‌ دیاری دیگر کوچ می‌کند.

کوچ در مه‌ یا کووچ و ته‌م، اثر تازه‌ی استاد علیرضا فیض بشی پور

در بخش نهایی، تصنیف “آقام هو”، با بهرە گیری از مقام‌های “فانی فانی”، “بابا نائوسی”، در کنار “تنەمیری” با کف زدن خاص مراسم کلام یارسانی بی شک جشن پرواز روح و شاید هم پرواز ذات (جان و روح) را به‌ نمایش می‌گذارد.
ترکیب چمری به‌ شیوه‌ی تنبور و دهل یکی دیگر از خلاقیت‌های استاد فیض بشی پور در این اجر است. این اجرا به زیبایی مفهوم فلسفی یارسان را با ظرافت هنری به تصویر می‌کشد.

نوشته: سیامک نجفی 1403

نوازندگان تنبور: حسنا فتحی، طره‌ پریشان، سید سلمان حسینی، ادریس غلامی، امیر ارزانی، علی عزیزی، کاوه‌ شجاعی فر
دهل نواز: کاوه‌ شجاعی فر
خوانندە: سید سیاوش یادگاری و آیدا کریمی
صدابردار: صادق نوری
تنظیم کنندە و سرپرست گروە: استاد علیرضا فیض بشی پور

برزه دماخ  محله‌ای از محله‌های قدیمی کرمانشاه

This post is available: فارسی

دیدگاهتان را بنویسید

This site uses cookies to offer you a better browsing experience. By browsing this website, you agree to our use of cookies.