معرفی کتاب گذاری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف از فریبرز همزه‌ای

معرفی کتاب کردان جافGlimpses into Oral Culture and Traditions

کتاب گذاری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف نوشته پروفسور فریبرز همزه‌ای از جذاب‌ترین دستاوردهای سازمان دانش بومی و فرهنگ شفاهی باختر ایران است. در بخش اول این کتاب همزه‌ای به چگونگی پیدایش و دگرگونی هویت کردان جاف پرداخته و در ادامه با معرفی نیاکان آغازین ایل جاف، جامعه شناسی هویت گروهی و قومی این ایل و چگونگی پیدایش کنفدراسیونی ایلی آنان را به تصویر کشیده است. نویسنده در ۱۰ فصل بعدی کتاب؛ زمینه‌های اجتماعی، تاریخی و اقتصادی ایل جاف، فرهنگ شفاهی، باورها و آیین های ایلی، بازی‌های محلی، افسانه‌های جافی ووو را به خوبی با بیانی شیوا و ساده بیان کرده‌اند. ژیان‌گه زاگروس در این نوشته شما را با چگونگی پیدایش و و دگرگونی هویت کردان جاف که در پیشگفتار کتاب گذری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف آمده است، آشنا می کند. پس تا پایان متن با ما همراه باشید. 

در قالب فایل PDF فهرست مطالب و پیشگفتار این کتاب برای دانلود در ادامه آمده است. جهت آشنایی بیشتر با این دستاورد سازمان دانش بومی و فرهنگ شفاهی ایران باختری  روی لینک فهرست مطالب و پیشگفتار  کتاب گذاری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف کلیک نمایید.

فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف

ایل جاف یکی از بزرگ­ترین کنفدراسیون‏‌های ایلی کرد تا گذشته‏‌های نزدیک بوده است. برجسته‌‏ترین شاخه‏‌های این کنفدراسیون ایلی با نام‏‌هایی مانند قبادی، باباجانی، ولدبیگی که به ثلاث نامور شده‌‏اند، رستم بیگی، ایناقی، امامی نیریژی، رحمن بیگی، میرویسی، شیخ اسماعیلی، گَشکی و تایشه‏ای و… خوانده می‏‌شوند. همان گونه که در سنت ایل‏‌های گوناگون دیده شده است، همه‌‏ی گروه‌‏های کنفدراسیون ایلی جاف بر پایه‌‏ی باورهای پدرسالارانه، خود را از یک ریشه و خاندان می‏‌دانند. با این­‌همه، در این مورد نیز به شیوه‏‌ی بسیاری از ایل‏‌های کوچ‌­نشین، چنین می‏‌نماید که جاف‏‌ها نیز از پیوستن گروه‌‏های بسیار گوناگونی ساخته شده­‌اند.

ایل جاف از دیدگاه‏‌های گوناگون در سنجش با ایل‏‌های دیگر دارای ارزش پژوهشی ویژه است.

نخست این­‌که، این ایل یکی بزرگ‏ترین ایل‏‌های کوچ­‌نشین کُرد بوده است که تا گذشته‏‌ی بسیار نزدیک، بخش‏‌های بزرگی از آن، شیوه‏‌ی تولید دامداری را پی می‏‌گرفتند.

دوم این که ایل جاف در هر دو سوی مرز ایران و عراق، با شمار فراوان زندگی می­‌کنند. روستاها و دامداران هر دو سوی مرز با یکدیگر آمد و شد دارند و با هم به داد و ستد می‏‌پردازند و حتا از دیدگاه فرهنگی، بر روی هم ﺗﺄثیر می‌‏گذارند.

سوم این که یکی از مهم­ترین پژوهش‏‌های مردم‏‌شناختی درباره‏‌ی همین ایل انجام گرفته است. مردم­‌شناس نامدار فردریک بارث، پژوهشی ارزشمند را درباره‏‌ی ایشان انجام داده که با نام سازمان اجتماعی کردستان در سال ۱۹۵۶ میلادی انتشار داده است. در این پژوهش، فردریک بارث یکی از مهم­ترین گمانه‌‏های خویش را درباره‏‌ی کردان پیش کشیده است.

چهارم این که، با یکجانشین شدن ایل جاف، ترکیب جمعیتی بسیاری از شهرهای باختری استان کرمانشاه و کردستان دگرگون شده است. در سه دهه‏‌ی گذشته، شهرهایی مانند قصرشیرین، سرپل ذهاب و کرمانشاه و در جنوب کردستان عراق از سلیمانیه تا شهرزور، دارای بخش چشمگیری جاف شده‌­اند که به دلیل‏‌هایی چند از جنبه­‌ی اقتصادی از دیگران پیشی گرفته‏‌اند.

زیستگاه‌های کردان جاف

بخش مهمی از این سرزمین­‌ها پیش از یکجانشین شدن ایل جاف، زیستگاه گویشوران گورانی/هورامی بوده که خود، مردمی با فرهنگ کهن کشاورزی بودند. چنین می­‌نماید که این مردم، هنوز در شماری از روستاهای این سرزمین­‌ها زندگی می­‌کنند. با وجود این، تأثیر هم­زیستی با جاف­‌ها، از دیدگاه جامعه‌­شناسی هویت قومی و دگرگونی فرهنگی و زبانی و حتا اقتصادی از اهمیت بسیار برخوردار می­‌باشد. برای نمونه، چنین برمی­‌آید که برخی از روستاهای جاف زبان امروزی تا گذشته­‌های نزدیک، هورامی زبان بوده و به تازگی گویش جافی در میان ایشان گسترش یافته است؛ به گونه­‌ای که بر پایه­‌ی آگاهی­‌های میدانی، در میان جاف زبانان برخی شهرستان­‌ها مانند ریژاو یا ریجاب، هنوز بسیاری از مردم نسل گذشته به هورامی سخن می­‌گویند.

این گفتمان جابه­‌جایی زبانی میان گورانی و گویش­‌های کردی، یکی از برجسته­‌ترین گفتمان­‌هایی است که اندیشه­‌ی بسیاری از کردشناسان را، از بیشتر از صدسال پیش به خود جلب کرده است. این گفتمان که از زمان اسکارمان و کارل هندنک آغاز گردید و تا زمان کنونی که زبان­شناس هلندی، لیزن­برگ به آن پرداخته است، خودش سرچشمه­‌ی گمانه­‌هایی نیز بوده است. البته بسیاری دیگر از جلوه­‌های فرهنگ کهن این سرزمین نمی‌­تواند ناپدید شده باشد؛ که خود  نشان از آن دارد که پژوهش‌­های پژوهشگران آینده، می­‌توانند به کشف­‌های جالبی در میدان جامعه­‌شناسی فرهنگی بینجامند.

در سنت برخی از تیره­‌های ایل جاف آمده است که آن­ها، ریشه در سرزمین­‌های دیگری دارند و امکان دارد که ایل جاف نیز، یک کنفدراسیون ایلی بوده که از تیره‌هایی با ریشه­‌های گوناگون تشکیل شده باشد.

رابینو در سده­‌ی نوزدهم میلادی نوشته است که:

” در دشت کرمانشاه، هم‏چنین می‏‌توان ایل‏‌های کوچکی را یافت که دارای هیچ­‌گونه اهمیتی نیستند. از این گونه ایل‏‌ها می‌‏توان از تیره‏‌های محمودوند، از ایل جاف فتاح بگی نام برد و یا از تیره‏‌ی ترکاشوند که دارای صد خانوار است. از این­‌گونه ایل‌‏ها را هم‏چنین می‏‌توان در کوهستان پَراو یافت. آن­ها، در زمستان از ایل‏‌های دیگر چراگاه اجاره می‏‌کنند و برای دوران سرما، خود نیز در آن جا می‌‏مانند.”

گذاری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف
گذاری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف از فریبرز همزه‌ای

رابینو هم چنین از تیره­‌های چندی از ایل جاف که در گذشته در درون ایل گوران جای داشته‌­اند نیز نام برده است:

ایل گوران به شش تیره‏‌ی اصلی بخش شده است:

گهواره ۲) بازییانی ۳) نیریژی ۴) قلخانی ۵) بی‏بیان یا بویانی۶) قلعه زنجیری و دو تیره کوچک جاف به نام‏‌های جاف قادر مرید ویسی و جاف تایشه‏ای.

رابینو یادآور شده که در زمان سکونت او در کرمانشاه، یعنی در سده­‌ی نوزدهم میلادی، سران ایل گوران خود را شیعه می­‌خواندند؛ درحالی‌که، شش تیره‏‌ی بالا پیروان یارسان و دوتیره‏‌ی اخیر جاف سنی بودند.

رابینو می‌­افزاید: “این دو تیره‏‌ی آخری که در دشت سرقلعه در شمال ذهاب جا گرفته‌‏اند، جاف هستند؛ ولی از ایل بزرگ جاف سلیمانیه جدا شده‏‌اند. محمودپاشا رییس ایل بزرگ جاف به تازگی تلاش نموده تا این دوتیره را وادارد که دوباره به او بپیوندند، وگر نه به شدت مجازات خواهند گرفت.

در شمال دشت ذهاب، دشت سر قلعه گرمسیر دو تیره‌‏ی جاف است که در درون کنفدراسیون گوران هستند. (ریچاز یک روستای “سرقلعه” نام می‏‌برد که در ۹ میلی خاور ذهاب جای دارد؛ ولی این دشت اکنون روستایی ندارد.) در شمال این دشت، دشت‏‌های هورین و شیخان جای دارند که زیستگاه شرف‌‏بیانی‏‌هاست.

در دشت سرقلعه دیگر کشت نمی‌‏شود. دشت‏‌های هورین و شیخان به خوبی آبیاری می‏‌شود و اندازه‏‌ی بسیاری غله و برنج از آن­ها بر داشت می‌‏شود.

هویت قومی و گروهی ایل جاف

در سده­‌ی نوزدهم همه‏‌ی بلوک، در هراس اشغال شدن از سوی جاف‏‌ها به سر می‏‏‌برده است. قادرآقا باجلان برای جلوگیری از جاف‌‏ها، ۵۰ سواره را برای نگهبانی دربیشکان نگاه داشته بود. این پست نگهبانی در یک پناهگاه بود که از شمال دشت ذهاب به سوی دشت سرقلعه کشیده می‏‌شد.

هم‏چنین عزیزبگ شرف‌‏بیانی، برای همین منظور از حکومت کرمانشاه مبلغی را دریافت می‏‌کرد تا صد سوار را نگاه دارد و عزیزخان باجلان نیز یک پست نگهبانی را با صد سوار در قره‏تو (قره­‏تیو؟) بر پا کرده بود.

رییس شر‌ف‌‏‏بیانی‌­ها عزیزبگ بود که در هورین زندگی می‏‌کرد. شرف‌‏بیانی‏‌ها هزار خانوار بودند. آن­ها به گویش جافی سخن می‏‌گویند و اهل تسنن هستند. گمان می‌‏رود که آن­ها یکی از تیره‏‌های ایل بزرگ جاف هستند. آن­ها می‌‏گویند که در زمان صفویه از موصل به ایران آمده‏‌اند.”

همه‌­ی این ها نشان می‌­دهند که در میدان مردم‌­شناسی هویت قومی و گروهی که از سوی فردریک بارث عرضه گردید، دگرگونی­ در ساختارهای اجتماعی، به دلیل‌های بسیاری ممکن است رخ دهد. این مردم­شناس نیز  بیشتر به ساختار اجتماعی ایل جاف پرداخته است.

کتاب گذری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف
کتاب گذری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف

گردآوری و مستندسازی فرهنگ شفاهی و دانش بومی ایل جاف

گردآوری و مستندسازی فرهنگ شفاهی و دانش بومی ایل جاف، می­‌تواند برخی از ناشناخته‌­های موجود درباره­‌ی این ایل را روشن سازد. برای نمونه، در سنت یکی از تیره­‌های جاف آمده است که آن‌ها در اصل از مردم گرجستان یا ارمنستان بوده‌­اند و تنها در دوران­‌های نزدیک به این سوی کوچ کرده‌­اند. در صورتی که چنین باشد ما شاید هنوز بتوانیم در فرهنگ شفاهی این مردم به نشانه­‌هایی از زندگی گذشته­‌ی ایشان برخورد نماییم.

زبان مردم جاف گونه‌­ای کردی است که به نام جافی شناخته می­‌شود. جافی یکی از گویش‌­های کردی میانه است و با گویش مردم سنندج و سلیمانیه از یک گروه شمرده می‌­شوند. ولی گویش جافی به جهت این که در سرزمین سنتی هورامانی سکنی گزیده‌­اند، به اندازه­­‌ی قابل توجه‌­ای از این زبان تأثیر پذیرفته است. این مردم به یکی از گویش‌­های کردی میانه یا سورانی سخن می­‌گویند که با گویش مردم سنندج و سلیمانیه از یک گروه شمرده ‌می‌­شود.

ادبیات شفاهی کردان جاف

ویژگی گویش جا‌ف­‌ها در برابر دیگر گویش‌های سورانی به جهت نزدیکی و یا یکجانشین شدن این ایل در سرزمین سنتی هورامان از یک سو و گوران و کلهر از سوی دیگر شکل گرفته و به اندازه­­‌ی گوناگون از زبان همسایگان خود تأثیر پذیرفته است. جاف‌­ها نیز چه بسیار از زبان هورامی به عنوان زبان ادبی خود استفاده کرده‌­اند. یکی از بزرگترین ادیبان جاف، طاهربگ جاف نام دارد که به هورامی نیز شعر سروده و شعرهایی نیز به گویش سورانی دارد.

تهیه کتاب : گذاری بر فرهنگ و ادبیات شفاهی کردان جاف

قصه‌ی هفت خواهر و داستان راست و چپ  نمونه‌های از داستان‌های کتاب گذاری بر فرهنگ و ادبیات کردان جاف

This post is available: فارسی انگلیسی

دیدگاهتان را بنویسید

This site uses cookies to offer you a better browsing experience. By browsing this website, you agree to our use of cookies.