سیامک نجفی در سال 1348 خورشیدی در روستای چیابور کاکی گهوارهی گوران در استان کرمانشاه متولد شد. او کارهای فرهنگی خود را از زمان دانشجویی در دانشگاه رازی کرمانشاه آغاز کرد و با رفتن به شهر و روستاهای گوران، همنشین زنان و مردان سالمند و میانسال آن دیار شد و بخشی از فرهنگ شفاهی و دانش بومی چندهزار ساله آن منطقه را در قالب داستان، قصه، افسانههای کُردی، چیستان و ضربالمثل وو و جمعآوری نمود تا بعدها در فرصت مناسب بازسازی و ثبت نماید. سیامک نجفی در کنار نویسندگی، احساسش را با سرودن شعر بیان میکند. در ادامه با شعر کاشکا بیاتیای شعر کُردی جنوبی از ایشان با ما همراه باشید.
کاشکا بیاتیای
تا له بان کۊیهیگ بێدهنگ و دوونگ
یه دانگ له بێدهنگییم ئهڕاد دهنگ بکریدام
تا بزانستیای دهنگهی دهنگم له بان کام کۊیه ژنهفتیای
بیاتیای
وهتهنیهیل بێدهنگم سهنگفهرش قهیم خهیریهیل بێرهنگت کردیام
کاشکا بیاتیای
تا له دڵهپرتهت
وه دو دهسی گردن نیاز وه پێت یاگ بیاتیام
من وهگهردێ دڵهچۊزه چاپ بکردیام
و تو وهلێ تهل تهمۊره کووک بکردیای
بیاتیای
ناوههین زهویهگان کهس جیاواز نهکردیا
و من ناوههینهگان وه زووان نزیکی جاییز کردیام
کاشکا بیاتیای
تا شهرت بکردیام
سووڕ دیدار له بان دهرز دووسی
له وههر سووێگ سوار سوواو بکردیام
ئەوجوو ک وه ملد بنیام
تا ناو دیدهم وه تهنگهتاویت بنیام
بیاتیای
ئهلان هۊچ ئیمهیلێ بێ مهیل نهمهنیا
و هۊچ گرامی بێ سهفه نهمهنیا
هۊش ئینستای بێ گرام نهمهنیا
بێدهنگ و دوونگ: بی سر و صدا
دهنگ: صدا
دهنگه دهنگ: سر و صدا
دهنگهی دهنگ: بلندای صدا، فریاد بلند
دڵه پرته: بیقراری
نیاز: در آیین یاری و جمع یارسان، به مقدار خوردنی که در حضور جمع دعا داده می شود نیاز می گویند. نیاز اصولا، میوه، گرده و شیرینی است. به کسانی که سهم نیاز می گیرند، بشدار (بهشدار) می گیوند. بهشدار برای احترام و دوستی و اعلام آمادگی تمام و هوشیار بودنش در نزد جمع نیاز را بایستی دودستی تحویل بگیرد.
ناوههین: بین. به فاصلهی کمی که بین زمینهای کشاورزی وجود دارد، ناوههین می گویند. در واقع ناوههین، دو زمین زراعتی را از هم تفکیک می کند. ناوههین می تواند با چیدن سنگهایی و اصولا سنگ بزرگ، کار گذاشتهاند، بوجود بیاید. گاهی اگر جابجایی سنگها زیاد سخت نباشد، بعضی از زارعین این ناوههین را به نفع خود جابجا می کنند.
ناوههینهگان: فاصلهها، دوری.
سووڕ: شهوق، اشتیاق، ذوق
وه مل نایین: به گردن گذاشتن. در آیین یاری پیری می تواند به دلیلی منطقی یک نیاز یا نذری را به گردن کسی بگذارد. که گویند: “نیازی ناده ملێ.”
شهرت کردن: در آیین یاری شرط کردن اشاره به شرط بیا و بهس است، که نزد یارسانیان گونهایی سوگند خوردن مهمی است.
گرام: گرامافون
سوگندهای مردمی در زیستبومهای زاگرس به روایت سیامک نجفی