جهانی شدن و علوم اجتماعی (Globalization and social scienes) کتابی از لقمان قنبری
امروزه به واسطه پدیده جهانی شدن سرنوشت تمامی جوامع افراد سازمانها و حکومتها بیش از پیش به یکدیگر گره خورده و تأثیرگذاری آن بر تمامی حوزههای فعالیت بشری و از جمله بـر جامعه تولید، امنیت، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، اکوسیستم و … قابل رویت است. نکته بسیار مهم دیگر این است که اثربخشی پویشهای مرتبط با جهانی شدن تنها منحصر به ساحت عینی زندگی اجتماعی جوامع انسانی نیست؛ بلکه ساحت فکری، نظری و مفهومی حاکم بر علوم و دانش بشری به ویژه علوم اجتماعی را نیز متحول کرده است.
میتوان گفت در عصر جهانی شدن و متناسب با دگرگونی در ساحت عینی و ذهنی زندگی انسانی متعاقبا بسیاری از مفاهیم و دیدگاههای غالب در علوم اجتماعی و به ویژه جامعه شناسی سیاسی كلاسیك نیز دستخوش تغییر و تحول معنایی شدهاند؛ بنابراین فهم جهانی شدن به ما كمك خواهد کرد تا فراتر از شیوههای رایج و حاکم بر دانش علوم اجتماعی و سیاسی بیندیشیم و همسو با آن به بازتعریف مفاهیم و ارائه نظریهها و روشهای جدید در علوم اجتماعی نائل آییم.
لقمان قنبری 1403
معرفی کتاب جهانی شدن و علوم اجتماعی
جهانیشدن چیست و چه پیامدهای برای دو ساحت زندگی انسانی و علوم اجتماعی در پی دارد؟ آیا جهانیشدن باعث فرارفتن کاوشهای علوم اجتماعی از محدوده دولت-ملتها خواهد شد؟
رویکردها و نظریههای مختلف درباره جهانیشدن چه افقهای روشنی جلو چشم ما خواهند گشود؟ چه رابطهای بین جهانیشدن و تحول در علوم اجتماعی وجود دارد؟ مزایا و معایب جهانیشدن چیست؟
چه نسبتی بین تبعات روششناسی در مطالعات علوم اجتماعی با جهانیشدن وجود دارد؟ جهانیشدن چگونه بر دانش جامعهشناسی سیاسی و مفاهیم عمده آن تأثیر گذاشته است؟
اینها پرسشهایی هستند که در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آنها خواهیم بود. پر واضح است که امروزه جهانیشدن این حوزه مطالعات بینرشتهای ادبیات مفصل و پر دامنهای را در زمینههای مختلف به خود اختصاص داده است تا جایی که به یکی از مهمترین جستارهای مورد بحث و مشاجره در گردهماییها، سخنرانیهای عمومی، برنامههای درسی دانشگاهی و جدلهای روشنفکرانه تبدیل شده است.
لقمان قنبری
بعلاوه نمیتوان انکار کرد که بهواسطه پدیده جهانیشدن سرنوشت تمامی جوامع، افراد، سازمانها و حکومتها بیش از پیش به یکدیگر گرهخورده و تأثیرگذاری آن بر تمامی حوزههای فعالیت بشری و از جمله بر جامعه، تولید، امنیت، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، اکوسیستم و… قابل رویت است. نکته بسیار مهم دیگر این است که اثربخشی پویشهای مرتبط با جهانیشدن تنها منحصر به ایجاد تغییروتحول در ساحت عینی زندگی اجتماعی جوامع بشری نیست؛ بلکه ساحت فکری، نظری و مفهومی حاکم بر علوم و دانش بشری بهویژه علوم اجتماعی را نیز متحول کرده است.
میتوان گفت در عصر جهانیشدن و متناسب با دگرگونی حادث شده در ساحت عینی و ذهنی زندگی انسانی متعاقباً بسیاری از مفاهیم و رویکردهای غالب در علوم اجتماعی و بهویژه جامعهشناسی سیاسی کلاسیک نیز دستخوش تغییروتحول معنایی شدهاند؛ بنابراین فهم جهانیشدن به ما کمک خواهد کرد تا فراتر از شیوههای رایج و حاکم بر دانش علوم اجتماعی و سیاسی بیندیشیم و همسو با آن به بازتعریف مفاهیم و ارائه نظریهها و روشهای جدید در علوم اجتماعی نائل آییم.
رویکردهای جهانی شدن
به طور کلی به نظر میرسد که پویاییهای نهفته در جهانیشدن، مقیاسهای قدیمی تحلیل و تبیین پدیدهها در قلمرو علوم اجتماعی را بیاعتبار و لزوم اتخاذ مفاهیم، رویکردها، نگرهها و چشماندازهای روششناسانه جدید، برای خوانش پدیدهها و موضوعات اجتماعی را به امری ضروری تبدیل کرده است. در راستای مباحث مذکور میتوان از سه رویکرد مهم پیرامون جهانیشدن صحبت کرد که عبارتاند از: رویکرد ابرجهانگرایی یا «هایپرگلوبالیسم»، رویکرد شکاکان یا «اسکپتیسیسم» و رویکرد تحولگرایان یا «ترانسفورمیشنالیستها».
هایپرگلوبالیستها در مفهومسازی جهانیشدن تمایل دارند این پدیده را بهمثابه فرایندی پیشرونده و در همبستگی با بازار جهانی سرمایهداری و با تبعات مثبت، تعریف کنند. در نقطه مقابل رویکرد ضد جهانیشدن یا رویکرد معروف به بدبینها یا شکاکان وجود دارد که خوانشهای مثبتگرا، لیبرالیستی و پیشرفت اقتصادی مورد تأکید هایپرگلوبالیستها را مورد نقد و چالش قرار میدهند.
سوّمین رویکرد متعلق به تحولگرایان یا دگرگونباوران است، این دسته سوّم؛ جهانیشدن را همهگیرشدن جهانی فرایندهای مدرنیته جهانی میدانند که موجب تحول و ترقی در همه ابعاد زندگی بشر میشود. برخلاف ابرجهانگرایی و شکاکان، مشرب فکری تحولگرایان جهانیشدن را ذاتاً خوب یا بد یا مربوط به یک انگیزه واحد جهانی نمیدانند؛ بلکه جهانیشدن را برآیند تحولات همزمان اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میدانند که به شیوهای بسیار ژرف در تحول و بازسازی زندگی ما تأثیر گذاشته است.
در حقیقت تحولگرایان یا دگرگونباوران جهانیشدن را فراگردی دیالکتیکی و غیرخطی میدانند که در آن پدیدههای جهانی و محلی نه بهعنوان کانونهای مخالف هم بلکه بهعنوان پدیدههای ترکیبی و درهم آمیخته در نظر گرفته میشوند.
Globalization and social scienes
همانطور که اشاره شد به لحاظ مِتُدولوژی نیز جهانیشدن موجب دگرگونیهای روششناختی در تحلیل پدیدههای اجتماعی شده است. برای مدتها ملیگرایی روششناختی مِتُدولوژی غالب در فهم پدیدههای اجتماعی بود؛ اما امروزه جهانگرایی روششناختی و جهان -محلیگرایی روششناختی نیز از سوی پژوهشگران بسیار قابلاعتنا شده است.
ملیگرایی روششناختی به معنای تدوین مفاهیم، پرسیدن سؤال، ساختن فرضیهها، جمعآوری و تفسیر شواهد و نتیجهگیری در یک چارچوب فضایی کاملاً ملی است؛ اما پیروان جهانگرایی روششناختی بر این باور هستند که کنارنهادن ملیگرایی روششناختی به ما این امکان را خواهد داد تا مسائل و دشواریهای مربوط به عصر حاضر را بهتر بتوان با اعانت از متغیرهای جهانی درک و چارهاندیشی کرد.
از سوی دیگر هواداران مِتُدولوژی جهان -محلیگرایی وجود دارند و بر این باورند که نقاط ضعف موجود در دو روششناسی ملیگرایی و جهانگرایی منجر به بازخوانش رابطه میان مسائل کلان و خرد در چارچوب مفهومی نوظهور تحت عنوان گلوکالیزیشن شده است. بعلاوه عدم استدلال دیالکتیکی در تحلیل پدیدههای اجتماعی نقد عمدهای است که از سوی جهان-محلیگرایی روششناختی بر ملیگرایی روششناختی و جهانگرایی روششناختی وارد شده است.
کتاب جهانی شدن و علوم اجتماعی (Globalization and social scienes) از لقمان قنبری
در مجموع میتوان گفت علوم اجتماعی به طور سنتی بهعنوان مطالعه جامعه در قلمرو ملی تعریف شده بود. بااینوجود امروزه در فضای در حال گسترش جهانیشدن، مطالعات علوم اجتماعی از جامعه ملی بهسوی جامعه فراملی یا جامعه جهانی سوق داده شده است. به تعبیری دیگر در عصر جهانیشدن شاهد حرکت علوم اجتماعی کلاسیک از یک دانش مقید به چارچوبها و مقیاسهای ملی به دانشی تحت عنوان «جامعهشناسی جهانیشدن» هستیم که در تبیین و تأویل پدیدهها و موضوعات اجتماعی ضمن درنظرگرفتن ملاحظات و مؤلفههای داخلی یا ملی، بر عوامل و پارامترهای فراملی یا جهانیشدن نیز تأکید دارد.
در حقیقت امروزه بیشتر کاوشگران و دانشجویان حوزه مطالعات جهانیشدن پیامدهای گستردهای که جهانیشدن برای علوم اجتماعی از نظر فرانظریه، چارچوبهای مفهومی، روششناسیها و اشکال نهادی ایجاد کرده است را مورد بررسی و شناسایی قرار میدهند؛ بنابراین میتوان گفت در دهههای اخیر فَراگرد پرشتاب جهانیشدن، افقها و امکانهای جدیدی را به روی حوزههای نظری و مفهومی علوم اجتماعی گشوده است.
برای دریافت کتاب روی عنوان؛ کتاب جهانی شدن و علوم اجتماعی کلیک کنید.
از توسعه نیافتگی تا توسعه پایدار: گمانههای جهانی توسعه و توسعه پایدار
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.